شهادت امام کاظم
شهادت مظلومانه امام کاظم علیه السلام بر همه شما عزیزان تسلیت باد
شهادت مظلومانه امام کاظم علیه السلام بر همه شما عزیزان تسلیت باد
مردی نزد امام حسین (ع ) آمد و گفت : “من مردی گناهکارم و از معصیت پرهیز نمی کنم ، مرا پند و اندرز بده “. امام حسین (ع ) فرمودند: “پنج کار انجام بده و هر چه می خواهی گناه کن . اول : روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن . دوم : از ولایت و حکومت خدا خارج شو و هر چه می خواهی گناه کن . سوم : جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن . چهارم : وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو می آید، او را از خود دور کن و هر چه می خواهی گناه کن . پنجم : وقتی مأمور و مالک جهنم می خواهد تو را در آتش بیندازد، در آتش نرو و هر چه می خواهی گناه کن .
بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۱۲۶
موش ازشکاف دیوار سرک کشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود…
موش لب هایش را لیسید و با خود گفت :« کاش یک غذای حسابی باشد .»
اما همین که بسته را باز کردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود.
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هرکسی که می رسید ، می گفت :« توی مزرعه یک تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یک تله موش خریده است . . . »!
مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تکان داد و گفت : « آقای موش ، برایت متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد.»
میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : «آقای موش من فقط می توانم دعایت کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش که دعای من پشت و پناه تو خواهد بود.»
موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت. اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکان داد و گفت : « من که تا حالا ندیده ام یک گاوی توی تله موش بیفتد.!» او این را گفت و زیر لب خنده ای کرد ودوباره مشغول چرید شد.
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید.. زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را که در تله افتاده بود ، ببیند.
او در تاریکی متوجه نشد که آنچه در تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یک مار خطرناکی بود که دمش در تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد.
صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فوراً به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی که به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار آمده بود ، گفت :« برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .»
مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید.
اما هرچه صبر کردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می کردند تا جویای سلامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی کند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد.
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاک سپاری او شرکت کردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببیند.
حالا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتند!
نتیجه ی اخلاقی : اگر شنیدی مشکلی برای کسی پیش آمده است و ربطی هم به شما ندارد ، کمی بیشتر فکر کنید.. شاید خیلی هم بی ربط نباشد!
نقش ائمه در بیان آثار اعمال انسان
آخرین روزماه ذیقعدة الحرام مصادف است با شهادت نهمین خورشید سپهرامامت و ولایت وگوهری از زنجیره همیشه جاوید امامت،شهادت این امام مظلوم وبزرگوار را خدمت شما تسلیت عرض میکنم.
بزرگترین و بیشترین نقشی که می توانیم برای امامان معصوم علیهم السلام بیان کنیم، عبارت است از: هدایت انسان ها، هرچند امامان معصوم علیهم السلام، ابعاد و زوایای مختلف، کمالات گوناگون، فضایل و ارزش های اخلاقی زیادی دارند. به دلیل این که انسان کامل هستند، کامل بودن در انسان اقتضا می کند، تمام این فضائل و ارزش ها را داشته باشد.
اما از بین آن ها در ارتباط با انسانها، زاویه هدایتگری و بخش دستگیری از انسانها، راهنمایی و دلالت کردن، رساندن، گاهی نشان دادن از اهمیت ویژه ای، برخوردار است.
خدای سبحان هم در قرآن، وقتی ائمه معصومین علیهم السلام را معرفی می کند؛ هدایتگری آنها را برجسته تر و شاخصتر بیان می کند.
«وَجَعَلناهُم أئِمَّةً یَهدونَ بِأمرنا وَ أوحَینا إلَیهِم فِعلَ الخَیراتِ وَ إقامَ الصلوةِ و ایتاءَ الزکوةِ»
و در آیه دیگری میفرماید:«وَجَعَلنا مِنهُم أئِمَّةً یَهدونَ بِأمرنا لَمّا صَبَروا وَ کانوا بِایاتِنا یوقِنونَ»
در محیط خانواده منکراتی روی می دهد که لازم است از آنها دوری شود. به چند نمونه از آنها اشاره می شود:
1. فضا سازی خانه با عکس های نیمه عریان و بد حجاب نامحرمان آشنا و نا آشنا
2. آرایش دربرابر نامحرمان
3. استفاده از فیلم ها و سی دی های آلوده
4. میهمانی های مختلط محرم و نامحرم
5. گفتگوهای حرام و غفلت زا.
وظیفه ما در قبال این منکرات چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا فکری کرده ایم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آنها که زنها را می خواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانان فاسد قرار بدهند جنایتکارند. زنها نباید گول بخورند. زن گمان نکند این مقام زن است که بزک کرده بیرون برود،با سر باز و لخت،این مقام زن نیست،زن باید شجاع باشد،زن آدم ساز است، زن مربی انسان است.
حضرت امام خمینی(ره) صحیفه نور،ج11،ص 254
این روزها مسلماً پیامهای زیادی مبنی بر اینکه ،آخر آنها نوشته شده آن را برای10 نفر بفرست تا تا امروز یا چند ساعت دیگه یا این هفته معجزه ببینی به چشمت خورده است.
راستی تا حالا فکر کردید مبدا این پیامها از کجاست؟ به کجا می روند؟هدف از ارسالشان چیست؟ و یا از کدام کشور شروع می شوند؟
پس خوب توجه کن! چندی پیش روزنامه نیوز تل آویو در چاپ سراسری خود با یک تیتر که چگونه اسلام را متزلزل کنیم سپس آن را ، در اختیار بگیریم منتشر شد.
(هنری لیونر) که به عنوان فقیه دینی در اسرائیل فعالیت می کند تصریح کرد که همکاران ما شب و روز در واتس آپ در حال تلاش برای تضعیف اسلام در بین مسلمانان هستند هنری لیونر افزود : ما با طراحی پیامها فارسی عربی - ترکی و اردویی و آوردن نام پیامبر و ائمه (ع) ، در آخر پیامها می نویسیم آن را برای 10 نفر بفرست تا امروز معجزه ببینی! با گذشت امروز یا ساعت یا هفته مسلمانان می بینند که خبری از معجزه نیست، پس آن را خرافات تلقی می کنند و این گونه ایمانشان را از دست می دهند.
ان شاء الله از امروز با دیدن این گونه پیامها از ارسالشان خودداری کنیم.
مرحوم حاج میرزا محمد علی ، معروف به آخوند اوغلی ، از علمای بزرگ اردبیل بود. یک روز مردی به ایشان مراجعه نمود و گفت: خانه ام در حاشیه شهر واقع شده است و شب هنگام که به منزل می روم، از حمله سگ ها می ترسم. دعایی به من یاد بدهید که از مزاحمت آن ها در امان باشم.
شیخ فرمود : برای رفع شر سگ، این آیه را می خوانند :« و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»(سوره کهف آیه 18).
ولی این را هم بدان که سگ، عربی نمی داند.پس چوب دستی را از خود دور نکن!
آورده اند : یکی از مستخدمین خلیفه هارون الرشید ماست خورده، قدری ماست در ریشش ریخته بود بهلول از او سؤال نمود: چه خورده ای؟
مستخدم برای تمسخر گفت : کبوتر خورده ام.
بهلول جواب داد : قبل از آن که بگویی من دانسته بودم.
مستخدم پرسید : از کجا می دانستی؟
بهلول گفت : چون فضله ای بر ریشت نمودار است.
ماه شعبان دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهی است.
مقام معظم رهبری 83/07/13
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
مبعث رسول مهربانی ها بر تمام مسلمانان جهان تبریک و تهنیت.
شهادت مظلومانه باب الحوائج امام موسی کاظم (علیه السلام) بر همه شیعیان تسلیت باد.
آیت الله ناصری می فرمودند:
در کودکی به همراه پدرم رفته بودیم جهت چیدن گندم.دیدم که زنبوری دانه گندمی را برداشت و رفت، چندی بعد، دو مرتبه زنبور گندمی دیگر برداشت و رفت، کنجکاو شدیم که خوراک زنبور گندم نیست پس گندم ها را کجا می برد!
به دنبال زنبور رفتیم تا به دیوار گلی رسیدیم که در شکاف آن دیوار کبوتری کور بود که زنبور گندم ها را برای او می برد…
حالا در مورد رزق من و شما آیا بی خیال است؟؟
سبحان الله
بیناترین چشم آن است که در راه خیر باز شود، شنواترین گوش آن است که برای بیداری دل باشد.